Distorted Time, 2013

 

 

 

 

 

                                                                                         

                                                                                       

 

In this project, I examine the impact of audience presence and the immediate experience of the exhibition on artworks. While films cannot fully convey the emotional and interactive atmosphere of a live performance, the video performance titled “Distortion of Time” was presented on two occasions: the first time at the Museum of Contemporary Art in Isfahan, Iran, in 2012, and then a year later at Apadana Gallery in Isfahan in 2013. I created four films. Three films were displayed on old televisions and CD-ROM players, while the fourth film was projected onto a screen opposite the televisions across the hall using a video projector.

Each television played a different film in a loop. Initially, I recorded about 200 minutes of footage for each film, which was then edited down to 30 minutes. One of the televisions—the largest one—displayed segments from the eight-year Iran-Iraq war, the longest war of the 20th century, combined with images of streets named after war martyrs. The medium-sized television played domestic network advertisements, while the smaller one depicted empty streets. To film these street scenes, I recorded over two consecutive Fridays during the winter—likely in February—from dawn. I stood, heavily wrapped in warm clothing, in the back of a van to film the empty streets. The fourth film depicted a scene where a table with a sugar bowl and individuals drinking tea were shown. Their faces were visible only up to their mouths, while the upper parts of their faces were out of frame.

The background sound of the exhibition included electronic sounds resembling gunfire and the sorrowful voice of a mother who had lost her son in the war. As she wept, she recited couplets mourning her son’s loss.

When visitors entered the gallery courtyard, a tea flask, sugar cubes, and disposable cups were placed on the veranda. Visitors were invited to pour a cup of tea before entering the video screening space. In Iranian culture, serving tea is a common practice both at home and during mourning ceremonies, where mourners sit and drink tea while listening to someone recite elegies.

The purpose of this project was to remind the audience of how, over time, we can become desensitized to loss and tragedy—just like the individuals in the video calmly drinking tea.

 

در این پروژه، من به بررسی تأثیر حضور تماشاگران و تجربه لحظه‌ای نمایشگاه بر روی آثار هنری می‌پردازم. در حالی که فیلم نمی‌توانند به‌طور کامل فضای عاطفی و تعاملی یک اجرا زنده را منتقل کنند، به هر روی ویدئوپرفورمنسِ عنوان “اعوجاج زمان” در دو نوبت به نمایش درآمد: اولین بار در موزه هنرهای معاصر اصفهان در ایران در سال ۲۰۱۲ و سپس یک سال بعد در گالری آپادانا در اصفهان در سال ۲۰۱۳. من چهار فیلم ساختم. سه فیلم بر روی تلویزیون‌های قدیمی و پخش‌کننده‌های CD-ROM نمایش داده شدند، در حالی که فیلم چهارم بر روی صفحه‌نمایشی در مقابل تلویزیون ها آن سوی سالن با پروجکشن (ویدئوپرژکتور) پخش شد.

هر تلویزیون فیلم متفاوتی را به صورت لوپ (LOOP= تکرار) پخش می‌کرد. در ابتدا، برای هر فیلم تقریباً ۲۰۰ دقیقه فیلم ضبط کرده بودم، پس از تدوین، به ۳۰ دقیقه رسید. یکی از تلویزیون‌ها- بزرگترین شان-، بخش‌هایی از جنگ هشت‌ساله ایران و عراق —طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم— را به نمایش گذاشت که با تصاویری از خیابان‌هایی که به نام شهدای جنگ نام‌گذاری شده بودند، ترکیب شده بود. تلویزیون متوسط، تبلیغات شبکه های داخلی را پخش می‌کرد و تلویزیون کوچک‌تر، خیابان‌های خالی از آدم ها را به تصویر می‌کشید. برای ضبط این صحنه‌های خیابانی، در دو جمعه متوالی در فصل زمستان -احتمالاً بهمن ماه-  از صبح موقع طلوع خورشید فیلم‌برداری کردم. من در حالی که به شدت شال و کلاه کرده بودم و لباس گرم پوشیده بودم در پشت یک وانت ایستاده بودم تا خیابان‌های خالی را تصویربرداری کنم. فیلم چهارم، صحنه‌ای را نمایش می‌داد که در آن یک میز با یک قندان و افرادی در حال نوشیدن چای قرار داشتند. چهره‌های آنها تا قسمت دهان قابل مشاهده بود، در حالی که قسمت‌های بالای صورت‌شان خارج از کادر بود.

صدای پس‌زمینه نمایش شامل صداهای الکترونیکی شبیه به صدای گلوله‌و صدای غمگین و گرفته ی مادری بود که پسرش را در جنگ از دست داده است. او در حالی که دوبیتی هایی در غم از دست دادن فرزندش را می‌خواند، می‌گریست.

هنگامی که بازدیدکنندگان به حیاط گالری وارد می‌شدند، در ایوان، فلاسک چای، قند و لیوان‌های یکبار مصرف قرار داشت. از بازدیدکنندگان دعوت می‌شد که قبل از ورود به فضای پخش ویدیو، یک لیوان چای پر کنند. در فرهنگ ایرانی، ارائه چای یک عمل رایج در خانه‌ها و در مراسم سوگواری است، جایی که سوگواران می‌نشینند و چای می‌نوشند در حالی که کسی مرثیه‌خوانی می‌کند.

هدف از این پروژه یادآوری این نکته بود که چگونه با گذر زمان، ما می‌توانیم نسبت به فقدان و تراژدی‌ها بی‌حس شویم—دقیقاً مانند افرادی که در ویدیو، با آرامش چای می‌نوشند.

………………………………………………………………………………..

نمایش نخست “اعوجاج زمان” در موزه هنرهای معاصر اصفهان سال 1390 بود که در ویدئوی زیر مشاهده می کنید. و همین ویدئوپرفورمنس در گالری آپادانا مجدداً به نمایش درآمد.

 

                                                                      

                                                                                                                                                                     

 

                                                                                 

 

…………………………………………………………………………………………………………….

 
با رسول معرک‌نژاد به بهانه نمایش ویدئوپرفورمنس‌هایش در گالری آپادانا ۲۶ و ۲۷ دی ماه ۱۳۹۱ 

گفت‌و‌گوی آوین فرهادی با رسول معرک نژاد

خبرگزاری ایمنا:

رسول معرک‌نژاد نقاش، شاعر، پژوهشگر و ویدئوآرتیست متولد۱۳۴۷ اصفهان است.

وی پیش از این نیز در فضای هنری اصفهان ویدئو‌آرت‌هایش را به نمایش گذاشته است، در نمایشگاه جدید، معرک‌نژاد دو اثر ویدئو پرفورمنس با نا‌م‌های «اعوجاج زمان یک» و «اعوجاج زمان دو» را در چهار روز متوالی در گالری آپادانا به نمایش و اجراء در می‌آورد. در این ویدئو پرفورمنس‌ها مخاطب در شکلی تعاملی با ویدئوهای در حال پخش این‌همانی و احساس قرابت می‌کند

در بدو ورود به این نمایشگاه هر مخاطب مجبور است برای  تماشای این ویدئوها را با یک چای آغاز کند، مخاطب با چای وارد فضای گالری می شود و در فضایی بین دو ویدئو می‌نشیند. ویدئو سمت چپ متشکل از سه تلویزیون است که همزمان در حال پخش سه تصور است. یکی تصاویری از جنگ و فیلم‌های مستند روایت فتح را پخش می‌کند ، تلویزیون کناری‌اش تصاویر بی انتهایی ازخیایان‌های شهر و تلویزون  دیگر تصاویری از تبلیغات و اگهی‌های بازرگانی تلویزیون‌های داخلی را نشان می‌دهد.در برابر این سه تصویر، ویدئوی سمت راست سالن، انسان‌هایی را نشان می‌دهد که پشت یک میز چای می‌خورند و بی تفاوت گاهی نگاهی به تصاویر روبرو می‌کند، همچنین چیدمان صندلی‌های سالن به شکلی است که مراسم ترحیم را القاء می‌کند .قرار است معرک نژاد «اعوجاج زمان دو» را در دو روز آخر، یعنی روزهای ۲۶ و ۲۷ دی ماه ۱۳۹۱ در گالری آپادانا به نمایش بگذارد. گفتگوی پیش رو به بهانه نمایش ویدئو پرفورمنس اول، با این هنرمند شکل گرفته است.

 

به نظرتان هنرمند باید هنر مفهومی را برای مخاطب توضیح دهد؟

بله، در این دوره که ما زندگی می‌کنیم و شاید بتوانیم آن را دوره پسا پست مدرن بنامیم دیگر نمی‌توان به مخاطب بگوئیم این اثر است من هنرمند توضیح نمی‌دهم و حالا هرچه می‌‌خواهی خودت برداشت کن. در هنر جدید، تعاملی وجود دارد که ممکن است من با توجه به واکنش مخاطبم اثر بعدی‌ام رابسازم و از همین‌رو مفهوم منتقل شده باید بصورت تعاملی پدیدآید. این که بگوییم هرچه خودت می‌خواهی برداشت کن، و اگر متوجه منظور متن هنری نشده‌ای به من مربوط نیست توهین به مخاطب امروز است .

این تفاوت از کجا می‌آید؟

 برمی‌گردد به فضای فلسفی دنیای مدرن و پست مدرن و تفاوت‌های آن‌ها. در دوره

مدرن همه چیز درون اثر انسجام می‌یافت و تجمع و جهت عناصر اثر در یک نقطه‌ی تابلو بود، هنر مدرن در اصل مخاطب را درجه دو م اهمیت قلمداد می‌کرد نه بخشی از اثرش. از طرفی در جهان هنر امروز تغییر در شرایط اجتماعی و سیاسی انسان معاصر و بوجود آمدن اینترنت که مبنایش تعامل و ارتباط است نیز باعث بوجود آمدن این تغییرات اساسی شده است

خود ویدئوآرت و ارائه آن چه تغییری کرده است؟

ویدئو هم از این حالت که هنرمند تنها یک ویدئو را با ویدئو پروژکتور در فضا پخش کند خارج شده. در اثری که من ارائه کردم کلیت فضا در اختیار ویدئو است دیگر این گونه نیست که بعد از نمایشگاه کسی بیاید و بگوید دی وی دی اثرت را بده ببینم چون اثر همین‌جا و در فضا معنا یافته، در اثر اعواجاج زمان یک، شکل چینش صندلی‌ها، خود چای بدست گرفتن مخاطب حالتی از مفهوم و معنا را در اثر به وجود می‌آورد
مراسم ترحیم برای چه چیزی؟

ترحیم بخشی از زندگی ما که از دست رفته است. شاید این نوستالژی من است که می‌خواهم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم و البته این نوستالژی هم بیشتر در فضای دفاع مقدس و فیلم‌ها و صدای مادر شهیدی که در سوگ فرزندش می‌ خواند شکل گرفته و البته گمان می‌کنم بر مخاطب هم تاثیر گذاشته است، تقریبا هر کس وارد فضا می شود مدت زمان طولانی در فضا می‌ماند.

شما قبلاً نقاشی کرده‌اید، در مقایسه با نقاشی، ویدئوآرت چه امکانات بیانی دارد؟

 به طور کلی ویدئو و ویدئوپرفورمنس امکاناتی دارد که آن را زیر شاخه هنر مفهومی قرار می‌دهد. در هنر مفهومی اصل بر این است که اثر، مفهومی را به مخاطب ارائه دهد، حتی اگر شده در حد یک علامت سوال در ذهن مخاطب، چراکه ممکن است هر کس برداشتی منفی یا مثبت از اثر داشته باشد. به نظر من و برای اکنون من نقاشی تا حدودی به بن‌بست رسیده و دیگر حداقل برای من جواب ‌نمی‌دهد.

یعنی شما دیگر نقاشی نمی‌کنید؟

 نمی‌دانم، من تصمیم نمی‌گیرم، نیاز الان من آن است که با مخاطب ارتباط برقرار کنم و این را ویدئوآرت فراهم می کند .

چالش ساخت ویدئوآرت برای یک هنرمند که پیش از این نقاش بوده چیست؟

 در ویدئوآرت هنرمند یک نوع درگیری جمعی دارد ضمن آن‌که خود آفرینش اثر هم مشکلات خودش را دارد. پیدا کردن(موقعیت) لوکیشن و بازیگر و فراهم کردن امکانات صدا و ، در واقع ساخت و ارائه اثر خیلی انرژی‌برتر از نقاشی می‌طلبد.

اشتراک این دو مدیوم چیست؟

اشتراک عمده ویدئو و نقاشی شاید آن است که هر دو در خلال کار ممکن است تغییر کنند، یعنی همان‌طور که نقاشی روی بوم حین خلق اثر تغییر می کند، ممکن است ویدئو هم هنگام ساخت یا ارائه با ایده و فرم ذهنی اولیه فاصله بگیرد.

یک ویدئو آرتیست با چه قواعد و مهارت‌های تکنیکی باید آشنا باشد؟

اجرای یک ویدئو آرت از ابتدا تا انتها بستگی به این دارد که هنرمند چه ایده‌ای دارد و آن را چگونه می‌خواهد بیان کند. ارائه هر ایده‌ای شرایط و امکاناتی را می‌طلبد، ممکن است در این رابطه نیاز باشد هنرمند شعر و داستان و بطورکلی ادبیات بداند و همین‌طور از موسیقی اطلاعاتی داشته باشد. این نیست که یک نفر یک دوربین بردارد و بگوید می خواهم ویدئوآرت بسازم بلکه آفریننده اثر باید سطحی از آگاهی‌ها در مورد تصویر، روش‌های میکس و نرم افزارهای آن را داشته باشد.

در دو روز دوم نمایشگاه دو اثر جدید قرار است به نمایش در بیاید این دو اثر چه فضایی دارد و در مورد چیست؟

صادقانه اگربخواهم بگویم هنوز شکل دقیق ارائه اثردوم برایم مشخص نشده باید اثر را چیدمان کنم و بعد ببینم چه می شود.اما بطور کلی دو ویدئو ارائه می‌شود که یکی در مورد زاینده رود است که با دو بازیگر زن کار شده و ویدئوی دیگر تصاویری است متشکل از حدود هزار پرتره که در هم ادغام می شود و گاهی این ادغام شکل آبستره به خود می‌گیرد، و می خواهم یک اجراء زنده هم در فضای گالری داشته باشم که در واقع تایپ متن نوشتاری است و از تاثیری که ناخودآگاه از فضا می‌گیرم تاثیر خواهد گرفت.

در ارائه و اجراء یک ویدئوپرفورمنس فی‌البداهگی هم فرصت بروز دارد؟

 بله، وقتی اجرا به حال پرفورمنس در می‌آید هنرمند در لحظه ممکن است تصمیماتی برای اثر بگیرد که شرایط را تغییر دهد. در همین اثر پیش رو ، ممکن است من در اجراء نتوانم چیزی بنویسم یعنی برای خودم هم همه چیز از پیش مشخص نیست.

 

مصاحبه در سایت ایمنا:http://tnews.ir

 

If you are interested in video art, please check out my YouTube channel.

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا