با عنوان “پیدایش”
۱۷ مرداد ماه تا ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۸
تحلیلی از رسول معرک نژاد
«ژان ـ پییر بریگودیو» متولد 1943؛ هنرمند فرانسوی که در چند زمینه ی هنری شاملِ شعر، خوشنویسی، نقاشی و ویدیو فعالیت دارد.
آثار ژان پیر بریگودیو( Jean Pierre Brigaudiot) برداشتی بینامتنی ( Intertextuality)؛ بینارشتهای و بینافرهنگی است. عنوان یا پیرامتنِ مجموعه که آستانه ای است برای ورود به درون نمایشگاه “پیدایش” است ، اشاره ای به آفرینش هستی، آنگونه که خداوند هستی را در شش روز آفریده و در کتابهای مقدس از جمله قرآن به آن اشاره شدهاست. بر این اساس آثار نیز بر اساس آفرینش شش روزه ی هستی؛ در شش بخش، شامل شش شعر و شش اثر تجسمی است.
در شعر نخست آمدهاست:
“روز اول:
در هنگامِ نبودِ فراز و فرود/ در هنگام افت و خیز یک افقِ بیخاور بیسبب/ در هنگام دو پاره شدنِ سایه روشن، چنین تیره/ ( تا سیاهیهای ژرف که در آن روح سردرگم میگردد،/ ناگهان نوری درخشان به بیگناهیِ حوری سرشتِ سپیدهدم برافراشته میشود،/ و آبی آسمان، چنین آبی/ شب و روز خود را جدا میکنند تا زمانِ بیانناپذیر/ ستیزهگرِ حس و خرد/ بیپایان بشمارد و باز بشمارد/ افزون بر آنچه از پیش حس میشود/ اندیشه میشود و ناتوان از روایت،/ روح در سطح آبها شناور/ تا دورترینها، آنسوی ماوراء/ و یک بازتاب، کمتوان، بازتاب نامتحمل و پایان ناپذیر واقعیت/ آشکاریِ آنچه که هست/ آنچه که بود/ ( شعر: بیان از آنی که زبان ناتوان است/ … شبی بود و بامدادی بود…”
به نوعی اشعار با باور کتابهای مقدس همگام است هم در مضمون و هم در نوع نگارشِ ادیبانه و شاعرانه؛ و در تعامل با اشعار، آثار تجسمی قرار دارند که هر کدام نسبت به اشعار، روز به روز به پیدایی هستی اشاره دارند. برای دین آثار، نخست شعرها پیشی گرفته اند و در ادامه آثار تجسمی رُخ نشان می دهند. آثار تجسمی که می خواهند پراکندگی جهان هستی را در پس یک انفجار عظیم با عناصر آب و زمان به یک وحدت کامل و یگانه برسانند. قطعات تجسمی در ظاهر پراکندهاند، در چهارچوبی غیرمتعارف؛ کنار هم منسجم بر دیوار کلاژ –چسبیده- شدهاند. این آثار نخست به شکل چهارگوش هایِ عمودی و چند تکه کنار هم قرار گرفته اند و تصاویر بعدی به مرور، از دور به شکل موجودات اساطیری نمود پیدا می کنند. موجوداتی شبیه به اسب یا پرنده. بخش های تکه پاره شده ای از هستی که نمود جهان معاصرمان هستند و در ترکیب بندیِ بدیع به جهانی ذهنی بدل شده اند. گویی این ذهنِ اشرف مخلوقات است که جهان بیرونی را نظم بخشیده است.
از طرفی آثار تجسمی نمود بینارشتهای و بینافرهنگی را در خود دارند؛ آثاری که برگرفته از هنرهای سنتی و مدرن هستند، در نیمه ی سنتی اشاره به هندسهی نقوش گرهچینی و اسلیمی معماری و هنر ایرانی دارندکه با ساختار و ذهنیت فرهنگ فرانسوی در چیدمان و ترکیببندی به نمایش درآمدهاند. تکه هایی از دو فرهنگ که در کنار هم بر دیوار در حال پرواز هستند و گفتگو دارند. اشاره ای دو وجهی به در زمانی و در مکانی و به وجه افراطی آن، هم زمانی و هم مکانی. هم اینجایی و هم آنجایی. به عبارتی دیگر پذیرش و استحاله ی فرهنگ و هنرِ “دیگری” در خود، آن گونه که دیگری –همانا فرهنگ و هنر ایرانی- هم دیده شود.
یک ویدئو نیز در نمایشگاه پخش میشود؛ آمیختهای از نوشتههای اشعار به زبان فرانسه و فارسی که با پیکرهبندی آثار تجسمی، به گونهای نمایشگر به وحدت رسیدن کلام و تصویر؛ و به انجام رسیدنِ پیدایش هستی است.
آثار بریگودیو با ذهنیت پساساختارگرایانه و چند بُعدی پدید آمده اند. هنرمندی که به شیوه ی هنرمندان پیشامدرن، خواسته است چند وجه از خلاقیت خود را بروز دهد شبیه آن چه در ایران قدیم با عنوان “حکیم” از آن یاد می شد.
آثار با هماهنگی با ایدهی هنرمند، در عین سادگی به شیواترین شکل چیدمان شده اند و ذهن مخاطب را با خود همراه می کنند.
ژان ـ پییر بریگودیو؛ زنده یاد حسن عقیلی؛ رسول معرک نژاد – شهریور ماه ۱۳۹۸