سلوک فرم در دل اسطوره‌ها

رسول معرک نژاد

 

حسین ماهر هنرمندی است که در طول مسیر هنری‌اش، تحولات عمده‌ای را در زبان و سبک خود تجربه کرده است. در ابتدا، او به نمایش روابط انسانی و اجتماعی در بستر جغرافیای جنوب ایران پرداخت و با تمرکز بر جزئیات واقع‌گرایانه، ارتباط انسان‌ها و محیط اجتماعی‌شان را به‌صورت مستقیم تصویر می‌کرد. می‌توان این آثار را مستندنگاری فرهنگی دانست که به هویت و ویژگی‌های اجتماعی منطقه‌ی جنوب پرداخته‌اند. اما به‌تدریج، این نگاه عینی به سمت نمادها و اسطوره‌های فرهنگی ایرانی حرکت کرد. این تحول هنری، نه‌تنها بیانگر تکامل زبان هنری ماهر، بلکه نشان‌دهنده‌ی جست‌وجوهای فلسفی او نیز هست. در این فرایند، ماهر از فردیت انسان به‌سوی کلیت، و از فرم‌های واقعی به نمادهای گیاهی و طبیعت پیش رفت. این تغییرات را می‌توان به‌عنوان رمزگذاری فرهنگی و تاریخی، بازتابی از دیالکتیک فردیت و کلیت در نظر گرفت که به‌ویژه در آثار اخیر او نمایان است.

در آثار «ماسک‌ها»ی ماهر، این تغییرات به‌طور بارزی مشاهده می‌شود. او به‌جای چهره‌های مشخص، به شکلهای دفرمه و خلاصه‌شده روی آورده است. این چهره‌ها که از جزئیات تهی شده‌ و به سطوح و خطوط انتزاعی بدل شده‌اند، نه‌تنها به هویت انسانی، بلکه به پرسش‌های فلسفی از هستی و فردیت انسان پرداخته‌اند. ماهر با ارائه‌ی این آثار، از دنیای واقعی و فردی عبور کرده و وارد دنیای ناخودآگاه جمعی شده است، جایی که نمادهای انسانی و طبیعت به‌عنوان بازتاب‌هایی از این فرایند عمل می‌کنند.

در ادامه، ماهر به طبیعت، به‌ویژه گیاهان توجه می‌کند. آثاری که نه‌تنها بازگشتی به نمادهای طبیعت هستند، بلکه در لایه‌ی پنهان‌شان، حرکتی به‌سوی «کلیت»، «اجتماع» و «محیط‌زیست» نیز به شمار می‌روند. گیاهان در آثار ماهر، علاوه بر آن‌که نماد دگردیسی و تغییرند، پیوند انسان با چرخه‌ی زندگی و پویایی هستی را نیز بازتاب می‌دهند. این حرکت از فردیت به کلیت، از واقعیت به نماد، و از انسان به طبیعت، بازتاب فرایند دیالکتیکی است. در این فرایند، تضاد میان فرد و کل، در نهایت به ترکیبی جدید و بازتعریف‌شده منتهی می‌شود برای جست‌وجوی معنایی نو در تعامل و تقابل انسان و طبیعت، فرد و جمع، و واقعیت و نماد؛ حرکتی از فردیت انسان به‌سوی نمادهای فرهنگی و در راستای پرسش‌های وجودی و فلسفی با بیانی هنری و تأمل‌برانگیز.

 

 

دو اثر پاپیه‌ماشه‌ که گیاهانی با ریشه، ساقه (تنه)، و گل و برگ را نمایش می‌دهند، نشانه‌ای از نگاه اسطوره‌ای و فلسفی دارند: بیان نمادین چرخه‌ی زندگی؛ آنگونه که: ریشه، نماد پیوند با گذشته و سرچشمه‌ی هستی؛ ساقه یا تنه، نمایانگر رشد، استقامت و مسیر تکامل؛ و گل و برگ‌ها، نمادی از باروری، حیات و زایش، آینده نگری مثبت اندیشانه. این ترکیب می‌تواند بیانگر پویایی جهانِ موجود و ارتباط میان نیروهای زمین و آسمان باشد با چهار عنصر اصلی (آب، آتش، خاک، هوا) که در نقش‌مایه‌ها و اسطوره‌های کهن، مانند درخت زندگی، نشان‌دهنده‌ی رشد معنوی و ارتباط میان جهان‌های مختلف هستند.

آثار حسین ماهر، از جزئی‌نگری به کل‌نگری و از فردیت به کلیت در حرکت هستند و به‌طور مؤثری دیالکتیک فردیت و کلیت را از طریق نمادها و اسطوره‌ها بازنمایی می‌کنند. این آثار، بازتابنده‌ی درک هستی‌شناسانه و تحلیل‌های فلسفی‌ ذهن پویای ماهر هستند که در شمایل تصویر و حجم به بیان درآمده‌اند.

 

تصاویر برگرفته از سایت حسین ماهر

 

 

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا